سرویس جهان مشرق - دولت ترامپ تصمیم گرفته است که هر گونه پیش شرط حقوق بشری را از فروش جنگنده های اف-۱۶ و سایر تسلیحات پیشرفته به رژیم بحرین حذف کند. منطق چنین تصمیمی(از منظر دولت آمریکا) این ایده است که ملاحظات قدرت سخت باید بر هر دغدغهی نرم تری که مربوط به حقوق شهروندان کشورهای دیگر است، اولویت پیدا کند. رییس کمیته روابط خارجی سنا، باب کورکر، در تمجید از این تصمیم گفت که فروش تسلیحات باید بر مبنای نیازهای استراتژیک آمریکا صورت بگیرد و نباید با هیچ گونه فشاری بر «متحدان» برای تغییر رفتار داخلی آن ها، آمیخته شود.
بحرین میزبان ستاد فرماندهی ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکاست و این تنها جایی نیست که حق دسترسی نظامی آمریکا، با چشم پوشی از سیاست های بی رحمانه کشور میزبان در داخل همراه است. مصر هم مثال دیگری است که در این زمینه به ذهن می آید. ولی در کانون تصمیم آمریکا در قبال بحرین، آن چیزی است که «دیوید سینگر» و «اریک اشمیت» در گزارش خود در نیویورک تایمز در باب همین موضوع نوشته اند: " عزم روزافزون دولت ترامپ برای یافتن نقاط رویارویی با ایران. "
تقابل-جویی به طور معمول چیز خوبی نیست، و در این مورد هم قطعا همین طور است. بهتر است اول روشن شود که اصولا آیا تضاد اهدافی با ایران وجود دارد، و اگر تازه چنین تضادی هم یافت شد، ان گاه راه حل مناقشه یا مدیریت آن، بدون ریسک تنش زاییِ پرهزینه پیدا شود. در موضوع بحرین، یک سوءبرداشت هم وجود دارد که در اظهارات کورکر تلویحا دیده می شود، و آن این که حقوق بشر یک مساله مجزا است که با اهداف استراتژیک آمریکا در تضاد است.
این سوءبرداشت به خوبی در بررسی شرایط سیاسی، اجتماعی و جمعیتی بحرین، عیان می شود. بحرین به مانند ۵ کشور دیگر حاشیه جنوبی خلیج فارس، توسط یک خاندان سنّی اداره می شود. امّا بر خلاف آن ۵ کشور دیگر، بحرین یک اکثریت شیعه دارد، اکثریتی ناراضی. حکومت بحرین در سال های اخیر، خود به این نارضایتی به شدت دامن زده است. وضعیت حقوق بشر در بحرین بد است. برای شیعیان به ویژه اوضاع بدتر هم هست. گزارش حقوق بشر وزارت خارجه آمریکا درباره بحرین، حرف های زیادی در این مورد دارد؛ نبود روند دادرسی عادلانه، بازداشت و حبس خودسرانه، و محدودیت شدید آزادی بیان از ان جمله است. پایه بسیاری از سوءرفتارهای دولت بحرین، تبعیض سیستماتیک علیه شیعیان این کشور است. سازمان ناظر حقوق بشر موسوم به «فریدم هاوس»، بحرین را در میان بدترین کشورهای دنیا در زمینه حقوق بشر، چه به لحاظ آزادی های شخصی و چه سیاسی، رده بندی کرده است.
نکته اساسی که که درباره سیاست آمریکا در قبال بحرین می توان مطرح کرد، این واقعیت است که اتفاقا وضعیت کنونی این کشور به شدت مستعدّ بهره برداری یک قدرت خارجی است. هر چه حقوق بشر در بحرین بیشتر سرکوب و محدود شود، زمین برای بهره گیری یک قدرت بیرونی در جهت گسترش نفوذ خود، حاصلخیزتر می شود.
در مورد بحرین، آن قدرت خارجی که می تواند این نقش را بازی کند، ایران است؛ کشوری با اکثریت غالب شیعه در سوی دیگر خلیج فارس. بحرین از دیرباز جایگاهی ویژه در اندیشه ایران داشته است و در مقاطعی در گذشته این اندیشه، احتمال حکومت ایران بر این جزیره را هم در بر می گرفته است. آن افکار اکنون عملی به نظر نمی رسد، ولی هیچ راهی نیست که ایران به دنبال عمل کردن به نفع هم- آیین های خود که در تلخی و نارضایتی تحت سلطه رژیم بحرین به سر می برند، نباشد، شیعیانی که دست کم در ده سال گذشته تحت فشار و محدودیت های سنگین اعمال شده از جانب رژیم منامه قرار داشته اند. ادبیات ایران و پشتیبانی سیاسی آن از شیعیان بحرین امری واضح است. اما تعیین این که به صورت عینی ایران چه پشتیبانیای ممکن است از آن ها انجام دهد، دشوار است، با لحاظ این واقعیت که گزارش هایی که درباره این گونه حمایت ها از جانب ایران مطرح می شود، عمدتا توسط رژیم بحرین صورت می گیرد که به شدت به دنبال پررنگ کردن نقش ایران است تا سرکوب شیعیان را به حق جلوه دهد.
روشن است که هر چه اوضاع حقوق بشر در بحرین بدتر شود، فرصت های بیشتری برای افزایش نفوذ ایران در این کشور به وجود می آید. هر کسی که مدعی نگرانی از گسترش نفوذ ایران در بحرین است، لاجرم باید نگران وضعیت حقوق بشر در این کشور هم باشد. این را هم باید اضافه کرد که در سالیان اخیر، پاسخ همیشگی رژیم منامه به چالشها و نارضایتی های درونی، سرکوب شدیدتر و بدتر کردن اوضاع حقوق بشری بوده است.
اف-۱۶ کمکی به دور نگه داشتن ایران از بحرین نمی کند، کما این که ناوگان پنجم آمریکا هم در این زمینه نقشی نخواهد داشت، چرا که مداخله نظامی متداول، روش ایران برای نفوذ در بحرین نیست. آن نیروی خارجی که در سال های اخیر دخالت مستقیم نظامی در بحرین داشته، عربستان سعودی است که خودروهای زرهی آن در سال ۲۰۱۱ وارد خیابان های منامه شدند تا به رژیم بحرین در سرکوب تظاهرات گسترده کمک کنند. آن مداخله نظامی نه تنها شکنندگی موضع رژیم بحرین را در عرصه داخلی نشان داد، بلکه روشن کرد که کدام کشور در منطقه خلیج فارس، بیشترین عزم را برای استفاده از زور نظامی برای مداخله در مسایل داخلی همسایگان خود دارد، حتی اگر این به معنی سرکوب خواست اکثریت آن کشور همسایه باشد.
تصمیم به فروش تسلیحات به بحرین، تنها یکی از اجزای سیاست دولت ترامپ در منطقه خاورمیانه تاکنون بوده است که ظاهرا انگیزه اصلی پشت آن، تقابل-جویی با ایران است. در حالی که هر نوع تقابل-جویی خطرناک است، این مصداق، علاوه بر خطرناک بودن، کاملا نامطلوب هم هست. اساس این جهت گیری اشتباه در سیاست خارجی آمریکا، قصور مکرر واشینگتن در تعیین دقیق اولویت های منافع آمریکاست، و قصور در تعیین این که آیا واقعا ایران بر خلاف این منافع عمل می کند یا نه. پس آن چه(از جانب آمریکا) در بحرین می بینیم، سیاست تقابل-جویی به صرف تقابل است، نه پیگیری منافع ملی به واسطه آن. .
منبع: National Interest